
سید حسن غزنوی
شمارهٔ ۴۰
۱
سخت با ما تو بخیلی بسلام
نیک مائیم ترا عاشق و رام
۲
جان ما عاشق و تو معشوقه
دل ما صید و سر زلف تو دام
۳
روی و زلفین تو خون آمد و مشک
وصل و هجر تو حلال است و حرام
۴
بوسه خواهم در حال بده
مکن ای دوست مرا دشمن کام
۵
نقره اندامی و من زر رویم
بزر پخته خرم نقره خام
۶
آن چنانم ز نحیفی که همی
نتوانم زد یکدم بدو گام
۷
نعمت روی تو می باید و بس
بسر تو که تمام است تمام
نظرات