
سید حسن غزنوی
شمارهٔ ۴۸
۱
برآنم که از روح شاهی کنم
ز دانش فراوان سپاهی کنم
۲
در ایوان حکمت سر یری نهم
به طاق خرد بارگاهی کنم
۳
اگر سر فرود آورد همتم
ز تاج سپهرش کلاهی کنم
۴
ندارم بسی تکیه بر سال و ماه
از آن کار سالی به ماهی کنم
۵
چو آیینه جانم از زنگ تن
به پرداخت حاشا که آهی کنم
۶
غذا گر نیابم ز خر کم نیم
قناعت به آب و گاهی کنم
۷
چگوئی بهرزه برای دو نان
ز هر سفله بهرام شاهی کنم
۸
ندارم گناهی چنین خسته ام
مبادا اگر خود گناهی کنم
۹
پناه کریمان مبادا بمن
اگر من بدو نان پناهی کنم
نظرات