
سید حسن غزنوی
شمارهٔ ۵۲
۱
سرو را چون سوی آن گردون اعلا آمدیم
ابر گشتم ابر کز پستی به بالا آمدیم
۲
بر امید نور دولت سوی گردون تاختیم
وز برای در نعمت سوی دریا آمدیم
۳
تو چو خورشید و این جای چو جوزا اوج تست
بهر تو از سوی این درگاه والا آمدیم
۴
زانکه در انواع فضلم چون عطارد بی بدل
خانه خویش آمدیم گر سوی جوزا آمدیم
۵
گرچه شاه و صاحب و خسرو سپردندم به تو
من به تو هم بهر تو نه از بهر آن را آمدیم
۶
بارها لطف و سخای تو نویدم داده بود
تا نپنداری که ما ناخوانده اینجا آمدیم
۷
آفتابی خود ترا پیدا کجا آید اگر
گویم از اقبال تو چون ذره پیدا آمدیم
تصاویر و صوت

نظرات