
سید حسن غزنوی
شمارهٔ ۶۳
۱
ای غمت اندر دلم آویخته
درد تو با جان من آمیخته
۲
در خم زلفت دل من بیگناه
مانده و بر تار موی آویخته
۳
خیز و به نزدیک من آی و ببین
کز تو چه فتنه است برانگیخته
۴
عشق ز من ناشده باز آمده
صبر به من نامده بگریخته
۵
نیک بر آمد دلم الحق کزوست
بر سر من آتش غم بیخته
۶
خون دل از دیده همی ریختم
خون بدان به که بود ریخته
تصاویر و صوت

نظرات