
سید حسن غزنوی
شمارهٔ ۸ - این قطعه در مدح امیرسید ذخرالدین بخط خود بسفیده نوشت
۱
ای ذخر دین و دولت سلطان اهلیت
در حلقه سپهر محلت نگینه باد
۲
ای گشته سعد اکبر باذات تو قرین
با طالعت سعادت کبری قرینه باد
۳
برجیس برموافق جاه تو مهربان
مریخ برمخالف عهدت بکینه باد
۴
خندان لب مطیع تو همچون پیاله شد
پر خون دل حسود تو همچون قنینه باد
۵
خصم تو گر چو قارون یابد دفینه ای
زیر زمین چو قارون هم با دفینه باد
۶
ور بر شود بر این فلک آبگینه رنگ
پایش ز دست حادثه برآبگینه باد
۷
هر مرغ مدح را که پرد برهوای فضل
ایام تو نشیمن و نام تو چینه باد
۸
هر زر که در خزانه کان سازد آفتاب
بهر فدای جان عزیزت هزینه باد
۹
زر هیچ در خزانه تو نیست ای ملک
زر تو نام نیکو عمرت خزینه باد
۱۰
ای ذات تو سفینه طوفان روزگار
در پای بود در نظرت این سفینه باد؟
تصاویر و صوت

نظرات