هاتف اصفهانی

هاتف اصفهانی

غزل شمارهٔ ۱

۱

سوی خود خوان یک رهم تا تحفه جان آرم تو را

جان نثار افشان خاک آستان آرم تو را

۲

از کدامین باغی ای مرغ سحر با من بگوی

تا پیام طایر هم آشیان آرم تو را

۳

من خموشم حال من می‌پرسی ای همدم که باز

نالم و از نالهٔ خود در فغان آرم تو را

۴

شکوه از پیری کنی زاهد بیا همراه من

تا به میخانه برم پیر و جوان آرم تو را

۵

ناله بی‌تاثیر و افغان بی‌اثر چون زین دو من

بر سر مهر ای مه نامهربان آرم تو را

۶

گر نیارم بر زبان از غیر حرفی چون کنم

تا به حرف ای دلبر نامهربان آرم تو را

۷

در بهار از من مرنج ای باغبان گاهی اگر

یاد از بی برگی فصل خزان آرم تو را

۸

خامشی از قصهٔ عشق بتان هاتف چرا

باز خواهم بر سر این داستان آرم تو را

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
علیرضا مختار
۱۳۹۳/۱۰/۰۹ - ۰۰:۵۶:۳۲
خواندن این غزل به عنوان آواز افشاری مناسب باشد.گوشه های درامد، جامه دران، یتیمک، حصار، نهیب و رهاب. بهتر است در خواندن بیت 5 یا 6 حذف شود.
user_image
رضا
۱۳۹۵/۱۱/۰۸ - ۰۴:۲۴:۱۲
مصرع دوم چگونه خوانده می شود؟
user_image
مامیترا
۱۳۹۸/۱۲/۰۸ - ۱۶:۰۹:۰۸
مصرع دوم یه بیت مونده به آخر، یادی از بی برگی... باید باشه