
هاتف اصفهانی
غزل شمارهٔ ۱۷
۱
قاصد به خاک بر سر کویش فتاده کیست
بر خاک آستانهٔ او سرنهاده کیست
۲
چون بر سمند آید و خلقیش در رکاب
همراه او سوار کدام و پیاده کیست
۳
در کوی او عزیز کدام است و کیست خار
در بزم او نشسته که و ایستاده کیست
۴
عزت ز محرمان بر او بیشتر کراست
دارد کسی که حرمت از ایشان زیاده کیست
۵
آن کس که ساغر می نابش دهد کدام
وان کس که میستاند از او جام باده کیست
۶
رندی که باز بسته در عیش بر جهان
تنها به روی او در عشرت گشاده کیست
۷
اغیار سر نهاده فراغت به پای یار
محرومتر ز هاتف از پا فتاده کیست
نظرات
ندا
علی
علی