
هاتف اصفهانی
غزل شمارهٔ ۲۲
۱
ای باده ز خون من به جامت
این می به قدح بود مدامت
۲
خونم چو می ار کشی حلالت
می بی من اگر خوری حرامت
۳
مرغان حرم در آشیانها
در آرزوی شکنج دامت
۴
بالای بلند خوش خرامان
افتادهٔ شیوهٔ خرامت
۵
ماه فلکش ز چشم افتاد
دید آنکه چو مه به طرف بامت
۶
نالم که برد بر تو نامم
آن کس که ز من شنید نامت
۷
هر کس به غلامی تو نازد
هاتف به غلامی غلامت
نظرات