هاتف اصفهانی

هاتف اصفهانی

غزل شمارهٔ ۶۶

۱

هر شبم نالهٔ زاری است که گفتن نتوان

زاری از دوری یاری است که گفتن نتوان

۲

بی مه روی تو ای کوکب تابنده مرا

روز روشن شب تاری است که گفتن نتوان

۳

تو گلی و سر کوی تو گلستان و رقیب

در گلستان تو خاری است که گفتن نتوان

۴

چشم وحشی نگه یار من آهوست ولی

آهوی شیر شکاری است که گفتن نتوان

۵

چون جرس نالد اگر دل ز غمت بیجا نیست

باری از عشق تو باری است که گفتن نتوان

۶

هاتف سوخته را لاله‌ صفت در دل زار

داغی از لاله عذاری است که گفتن نتوان

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
محمود بهشتی
۱۳۹۳/۰۹/۱۱ - ۱۵:۱۸:۴۷
به جای داغی از لاله عذاری/ داغی ز چاپ شده و وزن شعر را دستخوش اختلال کرده است. با درود