
هاتف اصفهانی
غزل شمارهٔ ۹
۱
گل خواهد کرد از گل ما
خاری که شکسته در دل ما
۲
از کوی وفا برون نیائیم
دامنگیر است منزل ما
۳
مرغان حرم ز رشک مردند
چون بال فشاند بسمل ما
۴
نام گنهی نبرد تا کشت
ما را به چه جرم قاتل ما
۵
کار دگر از صبا نیامد
جز کشتن شمع محفل ما
۶
بیرحمی برق بین چه پرسی
از کشته ما و حاصل ما
۷
خندد به هزار مرغ زیرک
در دام تو صید غافل ما
۸
هاتف آخر به مکتب عشق
طفلی حل کرد مشکل ما
نظرات