
هاتف اصفهانی
شمارهٔ ۳۵
۱
صدهزار افسوس از فخر زمان زینت که بود
زیور این بوستان و زینت این گلستان
۲
صد هزاران حیف از آن سرو سهی قامت که بود
قامتش سرو سهی بالای بستان جهان
۳
دری برج خدارت در درج احتجاب
شد دریغا در زمین پنهان ز جور آسمان
۴
شمع خلوتخانهٔ آل پیمبر کز رخش
داشت نور آن خاندان و روشنی آن دودمان
۵
الغرض چون آن بهشتی پیکر حوری سرشت
شد ازین غمخانه سوی قصر حورالعین روان
۶
خامهٔ هاتف پی تاریخ فوت او نوشت
آه زینت رفت از دنیا به گلزار جنان
نظرات
حسین توفیقی