همام تبریزی

همام تبریزی

شمارهٔ ۱۳

۱

ترکم زمی مغانه سرمست

می‌آمد و عقل رفته از دست

۲

مخمور ز باده چشم جادو

شوریده ز باد زلف چون شست

۳

در باره سوار بود چون دید

رخسار مرا ز زین فروجست

۴

دستم به لب چو لعل بوسید

و اندر قدمم چو خاک شد پست

۵

برداشت ز خاک رخ پس آنگه

بنشاند مرا و خویش ننشست

۶

یک شیشه شراب داشت با خود

زان باده که جرعه‌ای کند مست

۷

پر کرد و یکی قدح به من داد

واخوردم و دل ز غصه وارست

۸

چون مست شدم ز باده گفتم

ای ترک کنون که توبه بشکست

۹

درده می ارغوان و گر نیست

دستار من از در گرو هست

۱۰

ترکم چو شنید همچو جوزا

در خدمت من نطاق دربست

۱۱

میداد شراب ناب و نقلم

از پسته خویش داد پیوست

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
علی حصاری
۱۳۹۹/۰۲/۱۴ - ۱۵:۲۴:۱۷
پر کرد و یکی قدح به من دادواخوردم و دل زغته وارستدر این بیت در مصراع دوم غصه درست است
user_image
کاربر سیستمی
۱۴۰۰/۰۴/۰۱ - ۱۱:۵۸:۰۱
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۲ از «می آمد و عقل رفته از دست» به «می‌آمد و عقل رفته از دست» تغییر مصرع ۵ از «درباره سوار بود چون دید» به «در باره سوار بود چون دید» تغییر مصرع ۶ از «رخسار مرا ز زین فرو جست» به «رخسار مرا ز زین فروجست» تغییر مصرع ۱۲ از «زان باده که جرعه یی کند مست» به «زان باده که جرعه‌ای کند مست» تغییر مصرع ۱۴ از «واخوردم و دل زغته وارست» به «واخوردم و دل ز غصه وارست» تغییر مصرع ۱۷ از «در ده می ارغوان و گر نیست» به «درده می ارغوان و گر نیست» تغییر مصرع ۲۰ از «در خدمت من نطاق در بست» به «در خدمت من نطاق دربست»