همام تبریزی

همام تبریزی

شمارهٔ ۱۳۵

۱

پیش یاران امشبی ناخوانده مهمان آمدم

عاشقان تشنه لب را آب حیوان آمدم

۲

مجلس این قوم را از رنگ و بویی چاره نیست

با رخ گلگون و زلف عنبرافشان آمدم

۳

صورت جانم که هر چشمی نبیند روی من

فارغم کز دیدهٔ اغیار پنهان آمدم

۴

عاشقانم را چو بر گوی گریبان غیرت است

امشبی بی‌زحمت گوی گریبان آمدم

۵

در سخن از پسته خندان همی‌ریزم شکر

کمتر از نقلی که بر سر وقت باران آمدم

۶

عاشقان را گر چه از هجران پریشان داشتم

عاقبت هم بر سر ایشان پریشان آمدم

۷

تا دل سرگشتگان چون گوی سرگردان کنم

اینک امشب با سر زلف چو چوگان آمدم

۸

گر چه ترکم خوی ترکی کرده‌ام بیرون ز سر

برسر یاران خود بی کیش و قربان آمدم

۹

سال‌ها در جست و جویم بود سرگشته همام

تا نپنداری که من در دستش آسان آمدم

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
کاربر سیستمی
۱۴۰۰/۰۴/۰۱ - ۱۱:۵۸:۲۴
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۴ از «با رخ گل گون و زلف عنبر افشان آمدم» به «با رخ گلگون و زلف عنبرافشان آمدم» تغییر مصرع ۸ از «امشبی بی زحمت گوی گریبان آمدم» به «امشبی بی‌زحمت گوی گریبان آمدم» تغییر مصرع ۹ از «در سخن از پسته خندان همی ریزم شکر» به «در سخن از پسته خندان همی‌ریزم شکر» تغییر مصرع ۱۵ از «گر چه تر کم خوی ترکی کرده ام بیرون زسر» به «گر چه ترکم خوی ترکی کرده‌ام بیرون ز سر» تغییر مصرع ۱۷ از «سال ها در جست و جویم بود سر گشته همام» به «سال‌ها در جست و جویم بود سرگشته همام»