همام تبریزی

همام تبریزی

شمارهٔ ۱۴

۱

سری دارم ز سودای تو سرمست

که با چشم تو آن را نسبتی هست

۲

به گوشم می‌رسد از هر زبانی

که دیدم چشم مستش رفتم از دست

۳

ز دل بویی ندارد هر که جانش

بدان پیوسته ابرویت نپیوست

۴

نپندارم که جز پیش دهانت

نشانی ز آب حیوان در جهان هست

۵

دل از خورشید رخسار تو می‌سوخت

به زیر سایه زلف تو بنشست

۶

همی زد سرو لاف از سربلندی

چو بالای بلندت دید بشکست

۷

زمین را پای‌بوست می‌دهد دست

همام از ذوق آن چون خاک شد پست

تصاویر و صوت

دیوان همام تبریزی به تصحیح دکتر رشید عیوضی - همام تبریزی - تصویر ۱۶۷

نظرات

user_image
کاربر سیستمی
۱۴۰۰/۰۴/۰۱ - ۱۱:۵۸:۰۲
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۱ از «سری دارم ز سودای تو سر مست» به «سری دارم ز سودای تو سرمست» تغییر مصرع ۲ از «زمین را پای بوست میدهد دست» به «که با چشم تو آن را نسبتی هست» تغییر مصرع ۳ از «به گوشم میرسد از هر زبانی» به «به گوشم می‌رسد از هر زبانی» تغییر مصرع ۴ از «که با چشم تو آن را نسبتی هست» به «که دیدم چشم مستش رفتم از دست» تغییر مصرع ۶ از «که دیدم چشم مستش رفتم از دست» به «بدان پیوسته ابرویت نپیوست» تغییر مصرع ۸ از «بدان پیوسته ابرویت نپیوست» به «نشانی ز آب حیوان در جهان هست» تغییر مصرع ۹ از «دل از خورشید رخسار تو میسوخت» به «دل از خورشید رخسار تو می‌سوخت» تغییر مصرع ۱۰ از «نشانی زاب حیوان در جهان هست» به «به زیر سایه زلف تو بنشست» تغییر مصرع ۱۱ از «همی زد سرو لاف از سر بلندی» به «همی زد سرو لاف از سربلندی» تغییر مصرع ۱۲ از «به زیر سایه زلف تو بنشست» به «چو بالای بلندت دید بشکست» تغییر مصرع ۱۳ از «همام از ذوق آن چون خاک شد پست» به «زمین را پای‌بوست می‌دهد دست» تغییر مصرع ۱۴ از «چو بالای بلندت دید بشکست» به «همام از ذوق آن چون خاک شد پست»