همام تبریزی

همام تبریزی

شمارهٔ ۱۴۰

۱

تا نفس هست به روی تو برآید نفسم

ور کنم بی تو نظر سوی کسی هیچ کسم

۲

در تمنای تو شد عمر و نمی‌دانم من

کاخرالامر به مقصود رسم یا نرسم

۳

مشکن بال نشاطم تو به پیمان‌شکنی

گر نیم باز هوای تو نه آخر مگسم

۴

کردم اندیشه ز عشقت نبرم جان به کنار

این چه سیلی‌ست که بگرفت چنین پیش و پسم

۵

تا نظر بر گل رخسار تو افتاد مرا

صورت خوب نماید همه چون خار و خسم

۶

عاشق روی توام جمله جهان می‌گویند

نسبتم چون به تو کردند همین مایه بسم

۷

شد جوانی و نشد کم هوس عشق همام

ای عزیزان چه کنم پیر نگردد هوسم

تصاویر و صوت

دیوان همام تبریزی به تصحیح دکتر رشید عیوضی - همام تبریزی - تصویر ۲۲۹

نظرات

user_image
کاربر سیستمی
۱۴۰۰/۰۴/۰۱ - ۱۱:۵۸:۲۵
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۳ از «در تمنای تو شد عمر و نمی دانم من» به «در تمنای تو شد عمر و نمی‌دانم من» تغییر مصرع ۴ از «کاخرالامر به مقصود رسم بانرسم» به «کاخرالامر به مقصود رسم یا نرسم» تغییر مصرع ۵ از «مشکن بال نشاطم تو به پیمان شکنی» به «مشکن بال نشاطم تو به پیمان‌شکنی» تغییر مصرع ۶ از «کر نیم باز هوای تو نه آخر مگسم» به «گر نیم باز هوای تو نه آخر مگسم» تغییر مصرع ۸ از «این چه سیلی ست که بگرفت چنین پیش و پسم» به «این چه سیلی‌ست که بگرفت چنین پیش و پسم» تغییر مصرع ۹ از «تا نظر بر گل رخسار نو افتاد مرا» به «تا نظر بر گل رخسار تو افتاد مرا» تغییر مصرع ۱۱ از «عاشق روی توام جمله جهان می گویند» به «عاشق روی توام جمله جهان می‌گویند»