
همام تبریزی
شمارهٔ ۱۸۱
۱
چو بالای تو گر سروی میان بوستانستی
از آن سرو سهی بستان بهشت جاودانستی
۲
ز وصف یک سر مویت شدی عاجز بیان من
به جای هر سر مویی مرا گر صد زبانستی
۳
همیخواهم که او با من کند یاری چو جان با تن
جهان ما را جنانستیگر او ما را چنانستی
۴
به روی عالمآرایش که گر خاک کف پایش
سرم را دست میدادی به جان هم رایگانستی
تصاویر و صوت

نظرات
کاربر سیستمی