همام تبریزی

همام تبریزی

شمارهٔ ۱۹۸

۱

در آرزوی تو گشتم به هر دیار بسی

مرا ز روی تو هرگز نشان نداد کسی

۲

وجود خاکی ما را به کوی دوست چه کار

که نیست لایق باغ بهشت خار و خسی

۳

همی‌روم ز پی کاروان فقر مگر

به گوش ما رسد از دور ناله جرسی

۴

به آتشی که در این شب ز دور می‌بینم

کجا رسم که به موسی نمی‌رسد قبسی

۵

ندید منزل سیمرغ چشم شهبازان

خیال بین که تمنا همی‌کند مگسی

۶

به باد رفت سر سرکشان در این سودا

هنوز در سر ما هست از این طلب هوسی

۷

مگر که باد نسیمی بیارد از گلزار

که هست بلبل مسکین اسیر در قفسی

۸

به جانم از نفس صبح می‌رسد بویت

زعمر خویشتنم هست حاصل آن نفسی

۹

در اشتیاق تو خواهد همام جان دادن

که عاشقانت از این درد مرده‌اند بسی

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
کاربر سیستمی
۱۴۰۰/۰۴/۰۱ - ۱۱:۵۸:۴۴
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۵ از «همی روم ز پی کاروان فقر مگر» به «همی‌روم ز پی کاروان فقر مگر» تغییر مصرع ۷ از «به آتشی که درین شب ز دور می بینم» به «به آتشی که در این شب ز دور می‌بینم» تغییر مصرع ۸ از «کجا رسم که به موسی نمی رسد قبسی» به «کجا رسم که به موسی نمی‌رسد قبسی» تغییر مصرع ۱۰ از «خیال بین که تمنا می کند مگسی» به «خیال بین که تمنا همی‌کند مگسی» تغییر مصرع ۱۱ از «به باد رفت سر سرکشان درین سودا» به «به باد رفت سر سرکشان در این سودا» تغییر مصرع ۱۲ از «هنوز در سر ما هست ازین طلب هوسی» به «هنوز در سر ما هست از این طلب هوسی» تغییر مصرع ۱۵ از «به جانم از نفس صبح می رسد بویت» به «به جانم از نفس صبح می‌رسد بویت» تغییر مصرع ۱۸ از «که عاشقانت ازین درد مرده اند بسی» به «که عاشقانت از این درد مرده‌اند بسی»