همام تبریزی

همام تبریزی

شمارهٔ ۴۰

۱

مرا تویی ز جهان آرزوی جان ای دوست

حیات بهر تو خواهم در این جهان ای دوست

۲

میان حلقه زلفت چو مرغ جان بنشست

ندید خوشتر از آن دام آشیان ای دوست

۳

چه جای جان و دل ما که دلبران جهان

شدند بر سر زلف تو جان فشان ای دوست

۴

اگر کنند به روی تو نسبتی گل را

ز شوق باز شود غنچه را دهان ای دوست

۵

به گل طراوت روی تو را نبخشودند

وگرچه داشت بسی سر بر آسمان ای دوست

۶

چگونه مهر تو ورزیم با چنان رویی

که آفتاب چو ما هست مهربان ای دوست

۷

میان جان همام است گنج اسرارت

مجال نیست کسی را در آن میان ای دوست

تصاویر و صوت

دیوان همام الدین تبریزی به کوشش مؤید ثابتی - همام الدین تبریزی - تصویر ۶۶

نظرات

user_image
کاربر سیستمی
۱۴۰۰/۰۴/۰۱ - ۱۱:۵۸:۰۵
تغییرات حاصل از پردازش تصحیحات ارسالی آقای پدرام شعبان‌زاده تغییر مصرع ۲ از «حیات بهر تو خواهم درین جهان ای دوست» به «حیات بهر تو خواهم در این جهان ای دوست» تغییر مصرع ۱۲ از «که آفتاب چو ما هست مهر بان ای دوست» به «که آفتاب چو ما هست مهربان ای دوست»