
همام تبریزی
شمارهٔ ۵
۱
داشتم روزی نگاری یاد میآید مرا
هر زمان از یاد او فریاد میآید مرا
۲
مجمع اصحاب و وصل یار و ایام شباب
همچو برق تیزرو با یاد میآید مرا
۳
هر دو چشم اشکریزم در فراق دوستان
نیل مصر و دجله بغداد میآید مرا
۴
با خیال قامت او عشقبازی میکنم
چون نظر بر سرو و بر شمشاد میآید مرا
۵
آن چنان بر روزگار بیوفا منکر شدم
کز توهم داد هم بیداد میآید مرا
۶
نقشهای چرخ را بیاصل میبینم تمام
کارهای دهر بیبنیاد میآید مرا
نظرات
علی حصاری
کاربر سیستمی