
همام تبریزی
شمارهٔ ۵۴
۱
سلطان جان ز عالم علوی نگاه کرد
بهر شکار روی بدین دامگاه کرد
۲
آمد به بند چار طبایع اسیر گشت
بر خویش عیش عالم علوی تباه کرد
۳
چون مدتی به منزل سفلی بیارمید
رخ را ز دود گلخن دنیا سیاه کرد
۴
پس نفس تیره شکل ز روی مناسبت
پیوند جان گزید چو در وی نگاه کرد
۵
با جان چو نفس یافت مجال برادری
چون یوسفش به مکر گرفتار چاه کرد
۶
توفیق در رسید ز چاهش خلاص داد
بازش به مصر عالم جان پادشاه کرد
نظرات
کاربر سیستمی