
همام تبریزی
شمارهٔ ۵۷
۱
رندی و برناپیشهای میر مغان را میرسد
از تن نیاید ھیچ کار این شیوه جان را می رسد
۲
در بینوایی عاشقی رندان خوشدل را رسد
با فقر دایم تازگی سرو جوان را میرسد
۳
در عشق جانان یافت جان از گوهر معنی نشان
بخشیده خورشید دان لعلی که کان را میرسد
۴
از عشق در صاحب نظر بینم نه در خامان اثر
دل دارد از معنی خبر دعوی زبان را میرسد
۵
خورشید را گو دم مزن بنشین به جای خویشتن
در ملک جانان سلطنت جان جهان را میرسد
۶
وقت سحر اوصاف گل از لهجه بلبل شنو
کافسانۀ شیرین لبان شیرین زبان را میرسد
۷
دایم حدیث دلبران گوید همام مهربان
کاین گفت و گوی شاهدان شیرین لبان را میرسد
نظرات
کاربر سیستمی