
همام تبریزی
شمارهٔ ۶۹
۱
عاقلان از غافلان اسرار خود پوشیدهاند
آب حیوان در میان تیرگی نوشیدهاند
۲
رنگ حرص وشهوت از آیینه دل بردهاند
تا در آن آیینه عکس روی دلبر دیدهاند
۳
جان خود در زلف کافرکیش جانان بستهاند
کافری بگزیده وز اسلام بر گردیدهاند
۴
در خرابات محبت جان گروگان کردهاند
تا ز معشوق سقیهم یک قدح بخریدهاند
۵
با وصال خوب روی خویش در پیوستهاند
ز آفرینش فارغ از کون و مکان ببریدهاند
۶
تا نبیند چشم ایشان روی هر نامحرمی
خویش را چون گنج در ویرانهها پوشیدهاند
۷
با گدایی کرده نسبت خویشتن را چون کلیم
رفته در زیر گلیمی سلطنت ورزیدهاند
۸
رستهاند از عالم صورتپرستی روز و شب
چون همام اندر ره معنی به جان کوشیدهاند
تصاویر و صوت

نظرات
۲۴۶
کاربر سیستمی