
همام تبریزی
شمارهٔ ۸
۱
بشنو حدیث یار ما از ما نه از اغیار ما
شرح لب او میدهد شیرینی گفتار ما
۲
دانی چه داریم آرزو سرهای ما در پای او
افتاده بر خاک درش دراعه و دستار ما
۳
با سرو گوید قامتش هستی همین بالا و بس
کو روی و موی نازنین کو شیوه و رفتار ما
۴
هر یک ز ما در انجمن لافی ز مردی میزند
بنمای زلف پرشکن تا بشکند پندار ما
۵
گر یک نفس از بندگی یابیم ذوق زندگی
تا حشر شکری میکنیم از بخت برخوردار ما
۶
گر چشم مستت را هوس باشد حریفی خوشنفس
زحمت مکش هم جنس او اینک دل بیمار ما
۷
باری دگر گویی مکن از آب خالی دیده را
بی شست و شویی کی شود شایسته این دیدار ما
نظرات
علی حصاری
علی حصاری
کاربر سیستمی
میــــرِ سلطان احمـــد