
همام تبریزی
شمارهٔ ۸۵
۱
هوس عمر عزیزم ز برای تو بود
بکشم جور جهانی چو رضای تو بود
۲
در ازل جان مرا عشق تو هم صحبت بود
تا ابد در دل من مهر و وفای تو بود
۳
جای افسر شود آن سر که به پای تو رسد
پادشاهی کند آن کس که گدای تو بود
۴
هست امیدم که نمایی تو خداوندیها
ور نه از بنده چه آید که سزای تو بود
۵
خجلم زان که فرود آمدهای در دل تنگ
چیست این منزل ویرانه که جای تو بود
۶
روی خوب تو شد انگشتنمای خورشید
مه نو کیست که انگشتنمای تو بود
۷
سالها سجده صاحبنظران خواهد بود
بر زمینی که نشان کف پای تو بود
۸
راحت روح و فتوح دل مشتاقان است
هر حدیثی که در او وصف و ثنای تو بود
۹
سخنی لایق سمعت نبود ور باشد
هم غزلهای همام ابن علای تو بود
نظرات
ایرانی
کاربر سیستمی