
همام تبریزی
شمارهٔ ۱۸
۱
لب بر لب من نهاد این لطف بس است
میگفت که با کشته خویشم هوس است
۲
جان زندگیای یافت ز بوی نفسش
معلومم شد که زندگانی نفس است
نظرات
کاربر سیستمی