
همام تبریزی
شمارهٔ ۵۱
۱
نی حال دلم یکان یکان میگوید
وان راز که داشتم نهان میگوید
۲
رازی که به صد زبان بیان نتوان کرد
از نی بشنو که بی زبان میگوید
نظرات
کاربر سیستمی