
امیر حسینی هروی
بخش ۱۵ - در بیان نفس اماره گوید
۱
از مقام سرکشی بیرون برش
ماراماره است میزن بر سرش
۲
نفس بد فرمای از آنجا چون گذشت
در طریق بندگی لوامه گشت
۳
گه رود در کوی طاعت پارسا
گه شود قلاش بازار هوا
۴
زین مقام اریک نفس بالا شود
مطمئنه گردد و زیبا شود
۵
چون برون شد از هوای خاک و آب
هر زمانش ارجعی آمد خطاب
۶
نفس را این هر سه وصف آمد عیان
آنچه اسرار است ناید بر زبان
۷
گرچه گفتند این معانی نارواست
با تو رمزی باز گویم از کجاست
۸
روح حیوانی بد اول نام او
در وجود آدمی آرام او
۹
روح قدسی چون بدوسایه فکند
شد ز الهام الهی سربلند
۱۰
گفتگویش داد و نفسش نام کرد
از بدو نیکش همه اعلام کرد
۱۱
نفس تو چون مرکب جان و دلست
راه بی مرکب بریدن مشکلست
۱۲
پاسبان مرکب خود باش و خیز
تا سوار آئی بروز رستخیز
۱۳
دانش نفس ار نباشد حاصلت
کی خبر یابی تو از جان و دلت
نظرات