
امیر حسینی هروی
بخش ۹ - در بیان معرفت روزه
۱
تا تو باشی بسته هر بیم و تاب
روزه داری صرفه نان است و آب
۲
ای تهی کرده شکم از غافلی
دل تهی کن این بود الصوم لی
۳
خانۀ نه در به بند ای کدخدای
پس روان هفت منظر برگشای
۴
پای خود افشردۀ از گمرهی
چنگ در دنیا مزن تا وارهی
۵
همچو ماه نو چه باشی پایبند
گر بگه خیزی چو صبح خیره خند
۶
گر تو افطار از هوای خود کنی
روزه خود را همه باطل کنی
۷
روزه داری را که با خود کار نیست
جز بدیدار خدا افطار نیست
۸
هر نفس عیدی کن ای صاحب نظر
ماجرائی نیست با مرد سفر
نظرات