
اقبال لاهوری
بخش ۳۱۴ - تو میگوئی که دل از خاک و خون است
۱
تو میگوئی که دل از خاک و خون است
گرفتار طلسم کاف و نون است
۲
دل ما گرچه اندر سینهٔ ماست
ولیکن از جهان ما برون است
تصاویر و صوت

نظرات