اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۴۷ - آشکارا می شود روح هندوستان

۱

آسمان شق گشت و حوری پاک زاد

پرده را از چهره خود بر گشاد

۲

در جبینش نار و نور لایزال

در دو چشم او سرور لایزال

۳

حله ئی در بر سبکتر از سحاب

تار و پودش از رگ برگ گلاب

۴

با چنین خوبی نصبیش طوق و بند

بر لب او ناله های درد مند

۵

گفت رومی «روح هند است این نگر

از فغانش سوزها اندر نگر»

تصاویر و صوت

نظرات