
اقبال لاهوری
بخش ۵۳ - زیارت امیر کبیر حضرت سید علی همدانی و ملا طاهر غنی کشمیری
۱
حرف رومی در دلم سوزی فکند
آه پنجاب آن زمین ارجمند
۲
از تپ یاران تپیدم در بهشت
کهنه غمها را خریدم در بهشت
۳
تا در آن گلشن صدائی دردمند
از کنار حوض کوثر شد بلند
۴
«جمع کردم مشت خاشاکی که سوزم خویش را
گل گمان دارد که بندم آشیان در گلستان»
غنی
۶
گفت رومی «آنچه می آید نگر
دل مده با آنچه بگذشت ای پسر
۷
شاعر رنگین نوا طاهر غنی
فقر او باطن غنی ، ظاهر غنی
۸
نغمه ئی می خواند آن مست مدام
در حضور سید والا مقام
۹
سید السادات ، سالار عجم
دست او معمار تقدیر امم
۱۰
تا غزالی درس الله هو گرفت
ذکر و فکر از دودمان او گرفت
۱۱
مرشد آن کشور مینو نظیر
میر و درویش و سلاطین را مشیر
۱۲
خطه را آن شاه دریا آستین
داد علم و صنعت و تهذیب و دین
۱۳
آفرید آن مرد ایران صغیر
با هنر های غریب و دلپذیر
۱۴
یک نگاه او گشاید صد گره
خیز و تیرش را بدل راهی بده»
تصاویر و صوت

نظرات
عدنان العصفور
عدنان العصفور