اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۲۲۳ - بیا که ساقی گلچهره دست بر چنگ است

۱

بیا که ساقی گلچهره دست بر چنگ است

چمن ز باد بهاران جواب ارژنگ است

۲

حنا ز خون دل نو بهار می بندد

عروس لاله چه اندازه تشنه رنگ است

۳

نگاه میرسد از نغمهٔ دل افروزی

به معنیی که برو جامهٔ سخن تنگ است

۴

به چشم عشق نگر تا سراغ او گیری

جهان بچشم خرد سیمیا و نیرنگ است

۵

ز عشق درس عمل گیر و هر چه خواهی کن

که عشق جوهر هوش است و جان فرهنگ است

۶

بلند تر ز سپهر است منزل من و تو

براه قافله خورشید میل فرسنگ است

۷

ز خود گذشته ئی ای قطره محال اندیش

شدن به بحر و گهر برنخاستن ننگ است

۸

تو قدر خویش ندانی بها ز تو گیرد

وگرنه لعل درخشنده پاره سنگ است

تصاویر و صوت

کلیات اشعار فارسی مولانا اقبال لاهوری با مقدمهٔ احمد سروش - تصویر ۳۱۶

نظرات

user_image
حبیب اکبری
۱۳۹۷/۱۰/۲۵ - ۱۳:۰۷:۴۷
غزل پر محتوا و عالی