
اقبال لاهوری
بخش ۲۶۰ - بتان تازه تراشیدهای دریغ از تو
۱
بتان تازه تراشیدهای دریغ از تو
درون خویش نگاه دیدهای دریغ از تو
۲
چنان گداختهای از حرارت افرنگ
ز چشم خویش تراویدهای دریغ از تو
۳
به کوچهای که دهد خاک را بهای بلند
به نیم غمزه نیرزیدهای دریغ از تو
۴
گرفتم اینکه کتاب خرد فروخواندی
حدیث شوق نفهمیدهای دریغ از تو
۵
طواف کعبه زدی گرد دیر گردیدی
نگه به خویش نپیچیدهای دریغ از تو
نظرات
جواد