اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۲۶۹ - نیچه

۱

گر نوا خواهی ز پیش او گریز

در نی کلکش غریو تندر است

۲

نیشتر اندر دل مغرب فشرد

دستش از خونِ چلیپا احمر است

۳

آنکه بر طرح حرم بتخانه ساخت

قلب او مؤمن دماغش کافر است

۴

خویش را در نار آن نمرود سوز

زانکه بستان خلیل از آذر است

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
سامان خلفی
۱۳۹۶/۰۸/۱۱ - ۰۱:۱۳:۲۰
این شعر را در وصف نیچه می سراید علیرغم ملحد بودن نیچه به شدت مخالف بندگی و غلامی برآمده از کلیسا هست هر چند منکر وجود خداست اقبال متاثر از اوست که شاه بیت جملاتش مخالفت با اسارت است منظور اقبال این است که در قلبش به خاطر مخالفت با بندگی نور ایمان هست ولی در سرش ضد خداست