اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۲۵ - درین محفل که کار او گذشت از باده و ساقی

۱

درین محفل که کار او گذشت از باده و ساقی

ندیمی کو که در جامش فرو ریزم می باقی

۲

کسی کو زهر شیرین میخورد از جام زرینی

می تلخ از سفال من کجا گیرد به تریاقی

۳

شرار از خاک من خیزد کجا ریزم کرا سوزم

غلط کردی که در جانم فکندی سوز مشتاقی

۴

مکدر کرد مغرب چشمه های علم و عرفان را

جهان را تیره تر سازد چه مشائی چه اشراقی

۵

دل گیتی انا المسموم انا المسموم فریادش

خرد نالان که ما عندی بتریاق و لا راقی

۶

چه ملائی چه درویشی چه سلطانی چه دربانی

فروغ کار می جوید به سالوسی و زراقی

۷

ببازاری که چشم صیرفی شور است و کم نور است

نگینم خوار تر گردد چو افزاید به براقی

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
رنجبر
۱۳۹۹/۰۲/۲۷ - ۱۸:۴۳:۱۹
بیت پنجم تضمینی است از غزل یزید بن معاویهانا المسموم و لا عندی بتریاق و لا راقیادر کاسا و ناولها الا یا ایها الساقیکه حافظ نیز از مصراع دومش اسفاده نموده است
user_image
محمد
۱۳۹۹/۰۵/۲۰ - ۱۵:۴۱:۳۵
آنا المسموم ماعندی بترباق و لا راق