
اقبال لاهوری
بخش ۳۳ - خوشتر ز هزار پارسائی
۱
خوشتر ز هزار پارسائی
گامی به طریق آشنائی
۲
در سینهٔ من دمی بیاسای
از محنت و کلفت خدائی
۳
ما را ز مقام ما خبر کن
مائیم کجا و تو کجائی
۴
آن چشمک محرمانه یاد آر
تا کی به تغافل آزمائی
۵
دی ماه تمام گفت با من
در ساز به داغ نارسائی
۶
خوش گفت ولی حرام کردند
در مذهب عاشقان جدائی
۷
پیش تو نهاده ام دل خویش
شاید که تو این گره گشائی
نظرات