
اقبال لاهوری
بخش ۳۶ - زمستان را سرآمد روزگاران
۱
زمستان را سرآمد روزگاران
نواها زنده شد در شاخساران
۲
گلان را رنگ و نم بخشد هواها
که می آید ز طرف جویباران
۳
چراغ لاله اندر دشت و صحرا
شود روشن تر از باد بهاران
۴
دلم افسرده تر در صحبت گل
گریزد این غزال از مرغزاران
۵
دمی آسوده با درد و غم خویش
دمی نالان چو جوی کوهساران
۶
ز بیم اینکه ذوقش کم نگردد
نگویم حال دل با رازداران
تصاویر و صوت

نظرات