
اقبال لاهوری
بخش ۴۰ - درین میخانه ای ساقی ندارم محرمی دیگر
۱
درین میخانه ای ساقی ندارم محرمی دیگر
که من شاید نخستین آدمم از عالمی دیگر
۲
دمی این پیکر فرسوده را سازی کف خاکی
فشانی آب و از خاک آتش انگیزی دمی دیگر
۳
بیار آن دولت بیدار و آن جام جهان بین را
عجم را داده ای هنگامهٔ بزم جمی دیگر
نظرات