اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۵۴ - بحرفی می توان گفتن تمنای جهانی را

۱

بحرفی می توان گفتن تمنای جهانی را

من از ذوق حضوری طول دادم داستانی را

۲

ز مشتاقان اگر تاب سخن بردی نمیدانی

محبت می کند گویا نگاه بی زبانی را

۳

کجا نوری که غیر از قاصدی چیزی نمیداند

کجا خاکی که در آغوش دارد آسمانی را

۴

اگر یک ذره کم گردد ز انگیز وجود من

باین قیمت نمی گیرم حیات جاودانی را

۵

من ای دریای بی پایان بموج تو در افتادم

نه گوهر آرزو دارم نه می جویم کرانی را

۶

از آن معنی که چون شبنم بجان من فرو ریزی

جهانی تازه پیدا کرده ام عرض فغانی را

تصاویر و صوت

نظرات