
اقبال لاهوری
بخش ۵۹ - ای خدای مهر و مه خاک پریشانی نگر
۱
ای خدای مهر و مه خاک پریشانی نگر
ذره ئی در خود فرو پیچد بیابانی نگر
۲
حسن بی پایان درون سینهٔ خلوت گرفت
آفتاب خویش را زیر گریبانی نگر
۳
بر دل آدم زدی عشق بلاانگیز را
آتش خود را به آغوش نیستانی نگر
۴
شوید از دامان هستی داغهای کهنه را
سخت کوشیهای این آلوده دامانی نگر
۵
خاک ما خیزد که سازد آسمان دیگری
ذره ناچیز و تعمیر بیابانی نگر
نظرات