
اقبال لاهوری
بخش ۶ - غزل سرای و نواهای رفته باز آور
۱
غزل سرای و نواهای رفته باز آور
به این فسرده دلان حرف دل نواز آور
۲
کنشت و کعبه و بتخانه و کلیسا را
هزار فتنه از آن چشم نیم باز آور
۳
ز باده ئی که بخاک من آتشی آمیخت
پیاله ئی بجوانان نو نیاز آور
۴
نئی که دل ز نوایش بسینه می رقصد
مئی که شیشهٔ جان را دهد گداز آور
۵
به نیستان عجم باد صبحدم تیز است
شراره ئی که فرو می چکد ز ساز آور
نظرات