اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۶۶ - زمانه قاصد طیار آن دلآرام است

۱

زمانه قاصد طیار آن دلآرام است

چه قاصدی که وجودش تمام پیغام است

۲

گمان مبر که نصیب تو نیست جلوهٔ دوست

درون سینه هنوز آرزوی تو خام است

۳

گرفتم این که چو شاهین بلند پروازی

بهوش باش که صیاد ما کهن دام است

۴

به اوج مشت غباری کجا رسد جبریل

بلند نامی او از بلندی بام است

۵

تو از شمار نفس زنده ئی نمیدانی

که زندگی به شکست طلسم ایام است

۶

ز علم و دانش مغرب همین قدر گویم

خوش است آه و فغان تا نگاه ناکام است

۷

من از هلال و چلیپا دگر نیندیشم

که فتنهٔ دگری در ضمیر ایام است

تصاویر و صوت

نظرات