اقبال لاهوری

اقبال لاهوری

بخش ۶۹ - غلام زنده دلانم که عاشق سره اند

۱

غلام زنده دلانم که عاشق سره اند

نه خانقاه نشینان که دل بکس ندهند

۲

به آن دلی که برنگ آشنا و بیرنگ است

عیار مسجد و میخانه و صنم کده اند

۳

نگاه از مه و پروین بلند تر دارند

که آشیان بگریبان کهکشان ننهند

۴

برون ز انجمنی در میان انجمنی

بخلوت اند ولی آنچنان که با همه اند

۵

بچشم کم منگر عاشقان صادق را

که این شکسته بهایان متاع قافله اند

۶

به بندگان خط آزادگی رقم کردند

چنانکه شیخ و برهمن شبان بی رمه اند

۷

پیاله گیر که می را حلال می گویند

حدیث اگرچه غریب است راویان ثقه اند

تصاویر و صوت

نظرات