
اقبال لاهوری
بخش ۷ - ای که ز من فزدوهای گرمی آه و ناله را
۱
ای که ز من فزدوهای گرمی آه و ناله را
زنده کن از صدای من خاک هزارساله را
۲
با دل ما چهها کنی تو که به بادهٔ حیات
مستی شوق میدهی آب و گل پیاله را
۳
غنچهٔ دلگرفته را از نفسم گرهگشای
تازه کن از نسیم من داغ درون لاله را
۴
میگذرد خیال من از مه و مهر و مشتری
تو به کمین چه خفتهای صید کن این غزاله را
۵
خواجهٔ من نگاه دار آبروی گدای خویش
آنکه ز جوی دیگران پر نکند پیاله را
تصاویر و صوت

نظرات
راشد اقبال