
اقبال لاهوری
بخش ۹۵ - برون زین گنبد در بسته پیدا کرده ام راهی
۱
برون زین گنبد در بسته پیدا کرده ام راهی
که از اندیشه برتر می پرد آه سحر گاهی
۲
تو ای شاهین نشیمن در چمن کردی از آن ترسم
هوای او ببال تو دهد پرواز کوتاهی
۳
غباری گشته ئی آسوده نتوان زیستن اینجا
بباد صبحدم در پیچ و منشین بر سر راهی
۴
ز جوی کهکشان بگذر ز نیل آسمان بگذر
ز منزل دل بمیرد گرچه باشد منزل ماهی
۵
اگر زان برق بی پروا درون او تهی گردد
به چشمم کوه سینا می نیرزد با پرکاهی
۶
چسان آداب محفل را نگه دارند و می سوزند
مپرس از ما شهیدان نگاه بر سر راهی
۷
پس از من شعر من خوانند و دریابند و میگویند
جهانی را دگرگون کرد یک مرد خود آگاهی
نظرات