ایرانشان

ایرانشان

بخش ۱۰۴ - رسیدن خبر مرگ پدر به کوش پیل دندان و بر تخت نشستن او

۱

به گوش آگهی شد که خاور خدای

که شد شاه خاور به دیگر سرای

۲

رمه بی شبان ماند و تختش تهی

تو را گشت دیهیم شاهنشهی

۳

ز دشمن بترسید و بربست رخت

سپه را همی راند تا پیش تخت

۴

به تاج پدر بر پراگند خاک

ز سوگش همی جامه را کرد چاک

۵

یکی هفته با سوگ بود و دژم

به هشتم روانش تهی شد ز غم

۶

چنین است کردار و کار پسر

فزونی نباشدش مهر پدر

۷

که مرگ پدر چون گذارد سه روز

شود مهرش از مغز وز دلش سوز

۸

نکو گفت دهقان فرزانه سر

کرا دیده دوزی ز دل دورتر

۹

به هشتم نشست از بر تخت و گاه

به درگاه او شد سراسر سپاه

۱۰

بر آن تاج بر گوهر افشاندند

وراشاه خاور زمین خواندند

تصاویر و صوت

کوش نامه به کوشش جلال متینی - حکیم ایرانشان بن ابی الخیر - تصویر ۲۹۱

نظرات