
ایرانشان
بخش ۳۳۵ - کشته شدن تور به دست منوچهر
۱
به دریا نمودند هر دو درنگ
چنین تا در آمد منوچهر تنگ
۲
خروش آمد از هر دو لشکر به کین
بتوفید از آواز گردان زمین
۳
دو لشکر خروشان بدان دشت خون
همانا بود که از ستاره فزون
۴
چهل روزشان رزم پیوسته بود
در و دشت پر کشته و خسته بود
۵
منوچهر و تور اندر آن تیره گرد
بهم باز خوردند روز نبرد
۶
به گردن برآورد گرز نیا
بزد بر سر تورِ پُر کیمیا
۷
تن پیلوارش درآمد به خاک
سر و مغفر و جوشنش گشته چاک
۸
دل سلم ز اندوهش آزرده شد
غریوان بسوی سراپرده شد
۹
همه شب همی با سران رای زد
سرانگشت تشویر بر پای زد
۱۰
که بر گردد از رزم و گیرد گریز
مگر جان رهاند ز شمشیر تیز
تصاویر و صوت

نظرات