جمال‌الدین عبدالرزاق

جمال‌الدین عبدالرزاق

شمارهٔ ۱۷۱

۱

گرخوی بتم نیگ ببودی سره بودی

وریک سخن از من بشنودی سره بودی

۲

دل بردو کنون قصد بجان کرد چه تدبیر

باری دل تنها بربودی سره بودی

۳

صد بار دلم در غم او پشت نمودست

یکبار اگر روی نمودی سره بودی

۴

فی الجمله جفاها و عتابش همه خوش بود

دشنام اگر در نفزودی سره بودی

۵

گفتیکه تو در خواب ببینی رخ من باز

گردیده شبی باز غنودی سره بودی

۶

گفتیکه بگویم که چه درمان بودت؟ صبر

احسنت اگرم صبر ببودی سره بودی

تصاویر و صوت

نظرات