
جمالالدین عبدالرزاق
شمارهٔ ۲
۱
آن رخ نگر کزومه گردون سپر شکست
وان خط نگر که بر ورق عمر در شکست
۲
سوگند خورده بود که عهد تو نشکنم
این بار خود بر غم دلم بیشتر شکست
۳
کارم چو زلف خود همه در یکدگر فکند
سازم چو عهد خود همه در یکدگر شکست
۴
تو غافلی زآه من و غره بحسن
وین بس طلسم حسن که بر یکدگر شکست
تصاویر و صوت

نظرات