
جمالالدین عبدالرزاق
شمارهٔ ۳۸
۱
چرخ از من قرار من بستد
تا ز دستم نگار من بستد
۲
ماه مشگین عذار من بربود
سروچابک سوار من بستد
۳
خود دلی داشتم من از همه چیز
عشق بی اختیار من بستد
۴
گله کردست ابر از چشمم
که بیک بار کار من بستد
۵
هجر میکرد قصد جانم و چرخ
یار او گشت و یار من بستد
نظرات